امام حسن(ع) و پیش‌بینی صلح با معاویه: بازاندیشی سیاست راهبردی امام حسن(ع) در مواجهه با معاویه

چکیده

صلح امام حسن(ع) نقطۀ عطفی در تاریخ تشیع، بلکه در تاریخ مسلمین است که از زوایای مختلف، مورد بررسی اندیشمندان قرار گرفته است. از سؤالات بنیادین راجع ­به این واقعه این­ است که، آیا امام حسن(ع)برای صلح پیش ­دستی کرد یا معاویه؟ پاسخ­‌های مختلفی برای این سؤال ارائه شده است. پاسخ نخست خواهان اثبات پیش­ دستی امام حسن(ع) برای صلح، از روی مخالفتشان نسبت به جنگ با معاویه و به­ طور­کلی، مخالفت با سیاست‌های امام علی(ع) است. پاسخ دوم بیانگر این است که جهاد با معاویه، برنامۀ اصلی و اساسی امام مجتبی(ع)بوده و پذیرش صلح، نه در ابتدای خلافت، بلکه موضوعی ناخواسته و تصمیمی برآمده از حوادث پیش آمده بوده است. در ایون تحلیل، نوعی غافلگیری و عدم تحلیل جامع و عمیق از اوضاع عراق نهفته است. به نظر می‌رسد هر دو پاسخ، متأثر از پیش ­فرض‌های کلامی ارائه­ کنندگان است و با اشکالاتی روبه­‌رو می­‌باشد. می‌توان این موضوع را به گونۀ سمی تحلیل کرد که مشکلات دو پاسخ پیشین را نداشته باشد و آن، براساس روش تبیین تاریخی واقعیت­‌گرا خواهد بود. پاسخ سوم بیان می­‌کند که روبه­‌رو شدن با صلح، برآمده از غافگیری در برابر حوادث پیش­ آمده نبوده است؛ بلکه درخواست صلح، هر­چند موضوعی پسینی است، اما با تحلیل عمیق و درست امام حسن(ع) از اوضاع و شرایط پیشین عراق، همراه بوده است و این تحلیل، آن حضرت را به یک راهبرد و استراتژی جامعی از ابتدای خلافت سوق داد که عبارت بود از پیش­بینی عدم موفقیت جبهۀ نظامی عراق در برابر شام و در عین حال، ضرورت تحرک نظامی (مانور نظامی) برای جلوگیری از شکستی کامل و غیر­قابل ­جبران و دستیابی به اهداف سیاسی بلند­مدت. این پاسخ، کاملاً با پاسخ نخست در تضاد است و پاسخ دوم را تکمیل و اصلاح می­‌کند.

 

کلیدواژه‌ها: امام حسن(ع)، صلح، معاویه، خلافت

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *