چکیده:
اندیشمندان مسلمان در تبیین مصداق آسمان های هفتگانه قرآن پنج دیدگاه عمده ارائه داده اند، اول، سخن گفتن قرآن بر اساس علم مخاطبان اولیه و مخالف دانستن انگاره هفت آسمان با علم امروزین بشر، دوم، غیر تعیینی دانستن عدد هفت و دلالت آن بر کثرت، سوم، مادی دانستن هفت آسمان و تطبیق هفت آسمان با پدیده های شناخته شده مادی، چهارم، مادی دانستن هفت آسمان و تطبیق آسمان اول با کیهان و ناشناخته دانستن شش آسمان دیگر، پنجم، مادی دانستن آسمان اول و معنوی و مجرد دانستن شش آسمان یا شش عالم دیگر. مقاله حاضر ضمن نقد سه دیدگاه نخست، دیدگاه چهارم را با تکیه بر دو مفهوم «خلق» و «امر» در قرآن، تبیین و تقویت نموده، دیدگاه پنجم را با تکیه بر بر بازتعریف پدیده مادی و پدیده معنوی بر اساس قرآن نقد و با اثبات وجود عوالمی با مراتب گوناگونی از تقید به زمان و در نتیجه مراتب گوناگون مادیت، به صورت جدیدی تبیین کرده است. آن گاه با تکیه بر نظریه علامه طباطبائی یعنی مثل بودن عالم محسوس برای عوالم غیرمحسوس، از درستی روی کرد سوم از منظر مثل بودن مصداق مادی آسمانها برای مصداق اصلی که نامحسوس و فرامادی است، دفاع می کند.
كلید واژه: هفت آسمان، آسمان معنوی، طبیعت و فراطبیعت، قرآن و علم، علم و دین