چکیده: هر انسان با معرفت و اندیشه مندی چون به کردار گذشته خود نظر افکند، بی شک خویش را در برابر وجدانش شرمسار و در پیشگاه با عظمت آفریدگار گناهکار می یابد. اگر شخصی را این حال نباشد یا غافل و بی فکر است یا بی معرفت. این حال که از آن به یقظه یا هشیاری وجدان تعبیر می کنند، مبدأ حرکتی است روحانی که از آگاهی برمی خیزد و انسان را به بازگشت به خدای مهربان و جبران خسران گذشته وا می دارد، در حالی که با نوعی بیم و خشیت همراه است. بیمی که در این هشیاری و…