وضعیت حقوقی اراضی موات و بایر

چکیده:

1) زمین به‌عنوان یک موهبت الهی یکی از عوامل مهم زندگی اقتصادی بشر بشمار می‌رود و به همین جهت عاملی سرنوشت‌ساز در امور اقتصادی، اجتماعی و حتی سیاسی جوامع بشری است و لذا مالکیت آن بخش عمده‌ای از مباحث و احکام فقهی و حقوقی را در شرع مقدس اسلام و قوانین جاری مملکت ما به خود اختصاص داده است. 2) همیشه تعاریف اراضی بخصوص در انطباق احکام با مصادیق بسیار مهم و قابل توجه است و لذا با توجه به تعاریف فقهی از انواع اراضی که بسیار جامع و گسترده می‌باشند، تعاریف قانونی موجود که به‌صورت تکراری و حتی بعضاً مغایر باهم در قوانین متعدد به دست داده‌شده، ناقص و نیاز به بازنگری جدی دارد. 3) در فقه اسلامی وضعیت حقوقی اراضی موات و بایر به‌طور مبسوط و روشن، احکام آن بیان گردیده اما در قوانین بعد از پیروزی انقلاب اسلامی با توجه به تغییر بنیادی نظام و استقرار حکومت اسلامی در ایران و وجود ضرورت‌هایی در جامعه با تصویب قوانین جدید وضعیت حقوقی اراضی موات و بایر ضمن اینکه در مقایسه با قوانین قبلی بسیار متفاوت شده ثبات و حالت یکنواختی نداشته و با مهلت‌ها و مقطع‌های مختلف قوانین گوناگون وضع و اوضاع مبهمی ایجاد شده است که در بعضی موارد منطبق با احکام اولیه و مطابق موازین شرعی اولی مقررات پابرجا و در بعضی موارد با احکام ثانویه وضعیت خاصی به وجود آمده است. با استفاده از مطالبی که در بررسی موضوع طرح شد نکاتی به‌عنوان پیشنهاد مطرح می‌گردد: الف: طبع جامعه اسلامی ایران با استقرار حکومت اسلامی ایجاب می‌نماید بازنگری دقیقی در وضعیت حقوقی اراضی از لحاظ تعاریف و احکام و مصادیق احکام با استفاده از موازین شرعی به عمل آید به نحوی که قوانین جاری در مورد اراضی نیز مانند مسائل و احکام فقهی، غنی و عاری از نواقص و نارسائی‌ها باشد. ب: به دلیل اثرات و تغییرات عمده‌ای که قوانین مصوب با استفاده از احکام ثانویه در امر زمین و وضعیت حقوقی اراضی موات و بایر داشت: اولاً، لازم است تمام جوانب این تغییرات مورد بررسی دقیق واقع و تحقیقات حقوقی ارزنده‌ای در این زمینه ارائه گردد تا ابعاد تأثیرات و حدود مالکیت‌های زمین براساس این قوانین روشن شود. ثانیاً، ضرورت دارد، به دلیل اسبابی که برای جو از عدول از حکم اولی در جامعه اسلامی حادث می‌شود و توسل به احکام ثانویه را در پی می‌آورد، باید این احکام و اسباب مذکور و حدود استفاده از آن‌ها و مرجع تشخیص و نحوه تشخیص ضرورت‌ها، در بعدی تازه و گسترده منطبق با نیازهای زمان بررسی و دامنه احکام اولی با استفاده از فقه سنتی و جواهری برای پاسخ‌گویی به نیازها و حدود و ثغور استفاده از احکام ثانویه در موارد ضرورت به نحوی مورد بحث و بررسی دقیق قرار گیرند که حقوقدانانی که در مراحل تصویب و اجرا با آن مواجه می‌شوند تسلط کامل داشته و عواقب و عوارض نامطلوبی مانند عوارضی که در اثر تدوین نامناسب و اجرای نامساعد قوانین جاری و قبلی به وجود آمد تکرار نشود.

مقالات مرتبط:

اراضی وقفی در قوانین زمین، محمد ثابتی، وقف میراث جاویدان، تابستان 1373، شماره 6، (6 صفحه، از 30 تا 35).

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *