مسأله تشبيه و تنزيه در مکتب ابن عربی و مولوی و مقایسه زبان و شیوه بیان آنان

چکیده:

این مقاله به بررسی مسئله «تشبیه» (شباهت‌دادن خدا به مخلوقات) و «تنزیه» (تنزیه خدا از هرگونه شباهت به مخلوق) در عرفان اسلامی، با تمرکز بر آرای محیی‌الدین ابن‌عربی و مولوی می‌پردازد. هر دو عارف بر این باورند که شناخت کامل خداوند تنها از طریق «جمع بین تشبیه و تنزیه» ممکن است؛ یعنی هم باید خدا را از هرگونه مشابهت با مخلوقات منزه دانست (تنزیه) و هم او را در مظاهر و تجلیاتش در جهان شناخت (تشبیه). ابن‌عربی این مسئله را با رویکردی نظری و عقلانی و در چارچوب عرفان نظری تحلیل می‌کند، در حالی که مولوی و شمس تبریزی از طریق داستان‌پردازی و زبان ساده و عاطفی به تبیین آن می‌پردازند.

مقاله نشان می‌دهد که هر دو دیدگاه، اگرچه در شیوه بیان متفاوت هستند، اما از یک حقیقت واحد سرچشمه می‌گیرند و بر اساس تعالیم قرآنی و سنت پیامبر(ص) استوارند. در نهایت، راه حل نهایی برای خروج از دوگانگی تشبیه و تنزیه، «معرفت نفس» دانسته شده است که مطابق حدیث «من عرف نفسه فقد عرف ربه»، کلید شناخت خداوند محسوب می‌شود. این رویکرد به ویژه در داستان «موسی و شبان» مولوی و نیز در حکایت شمس تبریزی به روشنی نمایان است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *