اندیشه کلامی غزالی درباره نسبت بین اراده الهی با اختیار و اراده انسان

چکیده:
مسئله اراده الهی و ارتباط آن با افعال انسان از دیرباز در تاریخ تفكر اسلامی مورد بحث و نزاع بوده است و شاید از موضوعاتی است كه در شكل گیری نحله های كلامی اولیه نقش مهمی ایفا كرده است. این مسئله در علوم مختلفی از جمله فلسفه، كلام و حتی عرفان مطرح بوده است.
غزالی بر همه رشته های معارف اسلامی از جمله فقه، كلام، عرفان و منطق، یگانه عصر خود بوده و آثار ارزشمندی در این زمینه ها از خود به جای گذاشته است. لذا محور این پژوهش آن است كه با مطالعه و تحقیق در آثار این عاِلم برجسته، اندیشه كلامی وی را درباره نسبت بین اراده الهی با اختیار و اراده انسان مورد بررسی و ارزیابی قرار دهد. غزالی درباره چگونگی نسبت بین اراده الهی با اختیار و اراده انسان، به هیچ یك از دو نظریه «جبر محض» و «اختیار مطلق» معتقد نیست، بلكه «نظریه كسب» را از اشاعره اتخاذ نموده و كوشیده است تا تفسیر معقولی از آن ارائه دهد كه اشكالات تفاسیر اشعریون سابق را نداشته باشد. او در تفسیر «نظریه كسب» بر این باور است كه فاعل حقیقی در همه افعال، خداوند است و انسان تنها محل و گذرگاه اراده و اختیاری است كه خداوند در او می آفریند. او معتقد است كه فقط قدرت و اراده خداوند منشا خلق و صدور فعل است، و نقش انسان تنها مقارنت با حدوث اراده و قدرتی است كه از جانب خداوند در او حادث می شود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *