چکیده
این نوشتار درصدد است نگرش حضرت زینب «علیها السلام» را به واقعه کربلا، از دیدگاه شناختی بک، مورد بررسی قرار دهد و با رویکرد توصیفی تحلیلی، سخنان بزرگ بانوی اسلام را در خلال حادثه کربلا استخراج نماید. سپس با تبیین آن بر اساس سه مؤلفه اساسی نظریه شناختی بک (Becks Cognitive Theory) (در چارچوب جهان بینی اسلامی)، اسوه بودن حضرت زینب «علیها السلام» را ترسیم نماید. یافته های پژوهش حکایت از آن دارد که بر اساس سه مؤلفه اساسی نظریه شناختی بک، حضرت زینب «علیها السلام» یک الگوی تربیتی موفق سلامت روان و کنترل تکانه است که می تواند به عنوان یک الگوی کارآمد، در زمینه مدیریت اختلالات پس ضربه ای (Post Traumatic Stress Disorders) و داغدیدگی معرفی گردد.