چکیده:
حدیث كه یكی از منابع مهم و ارزشمند برای دستیابی به دین الهی است از بدو پیدایش خود تا به امروز با آسیب های متعددی چون جعل، از بین رفتن، نقل به معنا، تقطیع، تصحیف و اشتباهات نساخ روبه رو بوده است. با وجود اهمیت عین الفاظ و عبارات و ترتیب دعاها و اذكار و اوراد، حتی آنها نیز از گزند این آسیب ها در امان نمانده اند؛ از آنجا كه لازم است حتی المقدور ادعیه و اذكار به همان صورتی كه از معصوم «علیه السلام» صادر شده است خوانده شوند تصحیح این متون ضرورت می یابد. در این نوشتار از اختلافات موجود در یكی از تعقیبات نماز عصر و لزوم تصحیح متون روایی با روش علمی آن سخن خواهد رفت و به وجود فرازی نادرست در آن اشاره خواهد شد، سپس عبارت تصحیح شده را بیان خواهد كرد.
کلیدواژگان: تعقیبات، ادعیه، نماز عصر، نماز باران، توبه
متن:
در طول تاریخ، حدیث که یکی از منابع مهم و باارزش برای دستیابی به دین الهی است باآسیبهایی چون جعل، ازبـینرفتن، نـقل به معنا، تقطیع، تصحیف و اشتباهات نساخ روبهرو بوده است. آسیبهایی که دامن احادیثی که از معصومین «علیهم السلام» صادر شده است (جعلی نیست) و به دست ما رسیده است (از بین نرفته است) را گـرفته اسـت، مـیتوان به دو قسم کلی تقسیم کرد:1.آنـچه مـحتوا را تـغییر نداده است. 2.آنچه محتوا را تغییر داده است. قسم دوم خود به دو قسم قابل تقسیم است: الف)تغییر محتوا موجب به وجود آمـدن مـعنایی نـاسازگار با شرع نشده است. ب)تغییر محتوا موجب بهوجودآمدن مـعنایی نـاسازگار با شرع شده است. این نوشتار درصدد بررسی فرازی از یکی از تعقیبات نماز عصر است که به ظاهر حامل معنایی نـاسازگار بـا شـرع، بلکه کفرآمیز است و مسلم است که آن فراز بدان شکل از مـعصوم «علیه السلام» صادر نشده است، البته پیش از آن به اختلافاتی که در نقل این تعقیب در کتب ادعیه و روایی وجود دارد میپردازیم و بـه لزوم تـصحیح مـتون روایی با روش علمی آن توجه خواهیم داد. این اختلافات و وجود چنین فرازی در ایـن دعـا در حالی است که هر چند نقل به معنای روایات با رعایت شروطی جایز دانسته شده است؛ اما اهـمیت عـین الفـاظ و عبارات معصوم «علیه السلام» در ادعیه، اذکار و اوراد به حدی است که این مورد، از جـواز نـقل بـه معنا استثنا شده است.1
با توجه اینکه این دعا در مفاتیح الجنان در قسمت تعقیب نماز عـصر ذکـر شـده است و امروزه مفاتیح الجنان در میان عموم جایگاه ویژهای پیدا کرده است و افراد بسیاری دعاها را از روی ایـن کـتاب میخوانند و علاوه بر آن، این دعا در مساجد، حسینیهها و نمازخانهها نصب میشود، شاید تصحیح آن اهمیتی دوچندان داشـته بـاشد.
اخـتلافات در نقل تعقیب نماز عصر
یکی از تعقیبات نماز عصر دعایی است که سید ابن طـاووس در فـلاح السائل آن را از امام صادق«علیه السلام» از پدرشان از سوی خدا «صلی اللّه علیه و آله» اینگونه نقل کـرده اسـت:
أسـتغفر اللّه الّذی لا إله إلاّ هو الحیّ القیوم ذا الجلال و الإکرام و أساله أن یتوب علیّ توبة عبدذلیل خاضع فقیر بائس مسکین مـستکین مـستجیر لا یملک لنفسه نفعا و لا ضرّا و لا موتا و لاحیاة و لا نشورا.2
این تعقیب در مصباح المتهجد، 3 عـدة الداعـی، 4 البـلد الأمین، 5 المصباح، 6 مفتاح الفلاح، 7 بحار الانوار، 8 مستدرک الوسائل، 9 مفاتیح الجنان 10 نیز ذکر شده است، لیـکن مـیان آنـها تا حدودی اختلاف است.
1.اختلاف در بودن یا نبودن «الرحمن الرحیم» پس از «الحی القیوم»؛ در مـصباح المـتهجد، البلد الأمین، المصباح، مفتاح الفلاح، بحار الانوار، مستدرک الوسائل و مفاتیح الجنان پس از«الحی القیوم»،«الرحمن الرحیم» وجـود دارد، درحـالی که در فلاح المسائل و عدة الداعی «الرحمن الرحیم» نیست. قابل توجه است حتی بـحار الانـوار و مستدرک الوسائل که این تعقیب را از فلاح السائل نـقل کـردهاند بـرخلاف فلاح السائل این زیادی را دارند، شاید ایـن اختلاف در اثـر سهو در نقل باشد، شاید هم نسخهای از فلاح السائل که در اختیار علامه مجلسی و محدث نـوری بـوده است، اینچنین نقل کرده اسـت.
2.اخـتلاف در«ذا الجلال» و «ذو الجـلال» در مـفتاح الفـلاح و مستدرک الوسائل همچون فلاح السائل «ذا الجـلال» ذکـر شده، لیکن در ما بقی کتب «ذو الجلال» آمده است، حتی بحارالانوار با ایـنکه ایـن دعا را از فلاح السائل نقل کرده اسـت بر خلاف آن«ذو الجلال» ذکر کـرده است.
3.بـودن یا نبودن «خاشع» پس از «خـاضع»؛ تـنها در مفتاح الفلاح پس از «خاضع» در کروشه «خاشع» ذکر شده و در پاورقی به نسخهای که این زیـادی در آن هـست اشاره شده است.
4.بودن یـا نـبودن «مـسکین» در دعا؛ جز در عـدة الداعـی – که واژه «مسکین»در آن در کروشه آمده اسـت و بـه نظر میرسد به وسیله مصحح اضافه شده است – و مفتاح الفلاح در مابقی کتب این واژه وجـود دارد.
5.بـودن یا نبودن «مستکین»در دعا، این واژه در مـصباح المـتهجد نیست، در المـصباح در کـروشه آمـده است، هرچند برای ایـن کتاب مصحح ذکر نشده؛ اما به نظر میرسد دیگران آن را اضافه کردهاند، در مستدرک الوسائل نـیز ایـن واژه در کروشه آمده است. محقق آن در پاورقی اشـاره کـرده کـه آن را از مـصدر کـتاب که فلاح السـائل بـوده اضافه کرده است.در مابقی کتب این واژه وجود دارد.
6.تقدم یا تأخر «مستجیر» نسبت به «مسکین» و «مـستکین» در تـمام کـتبی که این هر سه واژه ذکر شده «مـستجیر» مـتأخر از آن دو واژه اسـت، کـتب کـه یکی از دو واژه «مسکین» و «مستکین» را ذکر کردهاند نیز «مستجیر» را متأخر ذکر کردهاند، جز کتاب عدة الداعی که «مسکین» را در کروشه آورده و «مستجیر» را بر هر دو واژه «مسکین» و «مستکین» مقدم داشته است.
7.مقدم یا مـؤخر بودن «نفعا» بر «ضرا»؛ به جز مفتاح الفلاح که «ضرا» را بر «نفعا» مقدم داشته در مابقی کتب «نفعا» بر «ضرا» مقدم است.
8.مقدم یا مؤخر بودن «موتا» بر «حیاة»؛ جز در عـدة الداعـی که «حیاة» را بر «موتا» مقدم داشته در مابقی کتب «موتا» بر «حیاة» مقدم است.
این همه اختلاف در نقل این تعقیب در حالی است که عین الفاظ و عبارات و ترتیب آنها در ادعیه، اذکـار و اوراد مـنقول از معصومین «علیهم السلام» بسیار حائز اهمیت است و برای هیچ کس ایجاد کوچکترین تغییری در آنها روا نیست، شایان توجه است که این دعا تنها حدود دو سـطر است و ایـن همه اختلاف – علاوه بر وجود فـرازی بـه ظاهر توهینآمیز – در نقل آن وجود دارد؛ با وجود این، وضعیت دعاهای بلند و طولانی چه خواهد بود؟
دلیل این اختلافات مختلف چه چیز میتواند باشد؟ ممکن است فرد وقتی آن را از حفظ در کتابش نـقل مـیکرده است قسمتی از آن را فراموش کـرده یـا سهوا چیزی به آن اضافه کرده باشد، ممکن است وقتی که روی مصدر، آن را در کتابش میآورده است، سهوا قسمتی از آن را جا انداخته و یا سهوا قسمتی بدان افزوده باشد، ممکن است فرد آن را با دعایی دیگر خـلط کـرده باشد و در نتیجه چیزی از این دعا کاسته و یا بدان افزوده شده است، نیز احتمال دارد که مؤلف کتاب، قسمتی را صحیح نقل کرده باشد؛ اما نساخ در نسخهبرداری سهو کرده باشند.
این احتمال وجود دارد که ایـن تـعقیب با بـخشی از دعایی که در خصوص قنوت نماز باران وارد شده است خلط شده باشد و برخی اشتباهات در اثر این خلط بـه وجود آمده باشد، در البلدالأمین آن بخش از دعای قنوت نماز باران اینگونه نـقل شـده اسـت:
أستغفر اللّه الّذی لا إله إلاّ هو الحیّ القیّوم الرّحمن الرّحیم ذا الجلال و الإکرام و أسأله أن یتوب علی عبد ذلیل خاضع فقیر بائس مـسکین مـستکین لا یملک لنفسه نفعا و لا ضرّا و لا موتا و لاحیاة و لا نشورا.11
از مقایسه این قسمت از دعای قنوت نـماز بـاران بـا دعای تعقیب نماز عصر به راحتی شباهت بسیار آنها به یکدیگر به دست میآید. ممکن اسـت «الرحمن الرحیم» که برخی در تعقیب نماز عصر آوردهاند در اثر خلط بین این دو دعا اشـتباها در تعقیب نماز عصر افـزوده بـاشند. در این دعا واژه «مستجیر» ذکر نشده است و شاید سبب اینکه برخی در تعقیب نماز عصر این واژه را ذکر نکردهاند خلط آن تعقیب با این دعا باشد. این دعا در المصباح 12نیز ذکر شده، لیکن در آنجا «ذو الجلال» آمـده است. البته در آنجا اعراب «الرحمن الرحیم» برخلاف البلد الأمین مرفوع است؛ اما محتمل است کتاب مؤلف بدون اعراب بوده باشد و این اعرابها ربطی به مؤلف نداشته باشد.
ناگفته نماند خلط بین این دو دعـا مـحتمل است و قطعی نیست و حتی ممکن است این بخش از دعای قنوت نماز باران عینا با تعقیب نماز عصر یکی باشد، لیکن دستیابی به نظر صحیح، نیازمند تفحص و بررسی دقیق است.
شـاید بـرخی از اختلافات موجود در متن تعقیب نماز عصر را تا حدودی بتوان برطرف کرد، مثلا مواردی را که تنها یک یا دو کتاب با کتب دیگر اختلاف دارند را حمل بر وجود اشتباه در آن یک یـا دو کـتاب کنیم، یا از آنجا که فلاح السائل این تعقیب را با سند ذکر کرده و از دیگرکتب – غیر از مصباح المتهجد که فاقد سند است – قدیمیتر است، آن را اصل قرار دهیم؛ لیکن برای دستیابی به ظـن قـویتر و در صـورت میسور بودن دستیابی به یـقین لازم اسـت بـا روش علمی تصحیح متون که مستلزم گردآوری نسخههای مختلف با تأکید بر نسخههای قدیمیتر و معتبرتر است به تصحیح این تعقیب پرداخته شـود؛ چـهبسا فـلاح السائل و همچنین دیگر کتب نسخههای مختلفی داشته باشند کـه خـود آن نسخهها با یکدیگر اختلاف داشته باشند، پس اکتفا کردن به متون چاپ شده، ممکن است ما را از دستیابی به نتیجه صحیح بـازدارد.
بـا توجه بـه اهمیت تصحیح متون روایی به روش علمی آن، شایسته است دانـشمندان و اهل علم نسبت به این امر اقدام نمایند.
تصحیح فرازی از این تعقیب
در فرازی از این تعقیب آمده است:
أستغفر اللّه الّذی لا إله الاّ هـو الحـیّ القیّوم ذا الجلال و الإکرام و أسأله أن یتوب علی توبة عبد ذلیل خاضع فقیر بـائس مـسکین مستکین مستجیر لا یملک لنفسه نفعا و لا ضرّا و لا موتا و لاحیاة و لا نشورا.13
فراز «و أسأله» به بعد، حامل معنایی بـه ظـاهر تـوهینآمیز است، برای روشنتر شدن مطلب به ترجمه این فراز میپردازیم: «و از او(خدای سبحان)مـیخواهم کـه آن سان که بندهای ذلیل، خاضع، فقیر، تهی دست، مسکین، فروتن، پناهخواه، که مالک سود، زیان، مـرگ، زنـدگی و بـرانگیختهشدنش نیست توبه میکند، بر من توبه کند.»
خواننده این دعا از خدای سبحان میخواهد کـه هـمانطور که بندهای ذلیل، خاضع، فقیر… که مالک سود، زیان، مرگ، زندگی و برانگیختهشدنش نیست، تـوبه مـیکند، خـدای سبحان بر او توبه کند. بندهای با این صفات چگونه توبه میکند؟ خواننده این دعا از خدای سـبحان مـی خواهد که به همین شکل خدا بر او توبه کند!!!؟؟؟
واضح است که ایـنچنین درخـواست کـردن بسیار زشت و ناپسند، همراه با توهین به ذات اقدس الهی است.
بزرگانی که این دعا را به ایـن شـکل نقل کردهاند ظاهرا گمان کردهاند که فرد در این دعا می گوید خـدایا مـن بـه سوی تو این چنین توبه میکنم، غافل از اینکه فرد در این دعا میگوید خدایا تو این چنین بر مـن تـوبه کـن. سید ابن طاووس پس از نقل این دعا میگوید:
…کن صادقا بقولک إنک تـتوب تـوبة عبد ذلیل فلیظهر الذل علی سؤالک و علی لسان حالک وقلت خاضع فلیکن الخضوع علی وجه مقالک و فـعالک…؛ در سـخنت که همچون بندهای ذلیل توبه میکنی راستگو باش، پس باید در خواستهات و بر زبان حـالت ذلت نـمایان شود و گفتی خاضع، پس باید سخنان و افعالت خاضعانه بـاشد…14
عـلامه مـجلسی نیز پس از نقل این دعا، این سخن را از سـید ابـن طاووس نقل کرده است،15در حالی که معنای دعا چیز دیگری است؛ با ذلت، خـضوع و… بـه پیشگاه الهی توبه کردن کـجا و نـعوذ باللّه درخـواست ایـنکه خـدای سبحان این چنین بر بندهاش توبه کـند کـجا!!؟؟
ضمیر «ه» در «اسأله» به خدای متعال برمیگردد و فاعل «یتوب» نیز خدای سبحان اسـت، هـمچنین توبه خدای متعال بر بندهاش بـا حرف جر «علی» مـتعدی مـیشود و توبه بنده به درگاه الهی بـا حـرف جر «الی»متعدی میشود. راغب معنای توبه خدای متعال بر بنده را قبول توبه بنده دانـسته اسـت.16 در تاج العروس تمام معانی ذیـل بـرای تـوبه خدای متعال بـر بـنده صحیح دانسته شده است: 16در تـاج العـروس تمام معانی ذیل برای توبه خدای متعال بر بنده صحیح دانسته شده است:1.برگشت خـدای تـعالی بر بنده با مغفرت؛ 2.موفق کـردن بـنده به تـوبه؛ 3.بـرگشت خـدای متعال به بنده از تـشدید به تخفیف؛ 4.برگشت خدای سبحان بر بنده با فضل و قبولش.17
در اینکه شکل صحیح این فـراز چـگونه بوده است ممکن است نظرات مـختلفی مـطرح شـود، مـانند ایـنکه حرف جرد در ایـنجا «الی» بوده که سهوا به «علی» مبدل شده است. در پاسخ به این نظر باید توجه داشت همانطور کـه گـفتیم ضـمیر «ه» در «اسأله» به خدای متعال برمیگردد و فاعل «یـتوب» نـیز خـدای تـعالی اسـت، بـا وجود این با صرف تغییر حرف جر «علی» به «الی» متن صحیح این دعا به دست نمیآید؛ علاوه بر این ضمیر «ی» در «علیّ» نیز به بنده برمی گردد.
بعید نیست وجه صـحیح این باشد که«علیّ» که مرکب از حرف جر و ضمیر «ی» است در اصل «علی» حرف جر بدون ضمیر بوده است و همچنین «توبة» زائد است که اشتباها وارد متن دعا شده است، در این صورت معنای دعـا صـحیح و بیاشکال خواهد بود؛ اشتباه موجود در دعا نیز ممکن است از جانب راوی یا نساخ صورت گرفته باشد. فرازی از دعای قنوت نماز باران که شبیه این تعقیب است میتواند مؤید این نظر باشد، در آن فـراز آمـده است:
أستففر اللّه الّذی لا إله إلاّ هو الحیّ القیّوم الرّحمن الرّحیم ذا الجلال و الإکرام و أسأله أن یتوب علی عبد ذلیل خاضع فقیر بائس مسکین مستکین لا یملک لنفسه نفعا و لا ضرّا و لا مـوتا و لاحـیاة و لا نشورا.18
در این دعا «توبة» وجـود نـدارد و حرف جر «علی» نیز با ضمیر متکلم «ی» ترکیب نشده است، فرد در این دعا از خدای متعال میخواهد که بر بندهای ذلیل، خاضع، فقیر… که مـالک سـود، زیان، مرگ، زندگی و بـرانگیختهشدنش نـیست – که مرادش خودش است – توبه کند؛ واضح است که این معنا با معنایی که در تعقیب نماز عصر بود کاملا متفاوت است.
قابل توجه است که دعای قنوت نماز باران در المصباح کـفعمی بـدین شکل ذکر شده است:
…و أسأله أن یتوب[علیّ توبة]علی عبد ذلیل خاضع…19
آنچه در کروشه آمده است بهنظر میرسد از مؤلف نیست و دیگران اضافه کردهاند و عبارت در اینجا نیز «یتوب علی عبد» است، احتمالا فـردی کـه کروشه را اضـافه کرده است این دعا را با دعای تعقیب نماز عصر یکی پنداشته است و به جای اینکه آن دعا را با ایـن دعا تصحیح کند، این دعا را با آن تعقیب مخدوش ساخته است!؟ البته بـا ایـن اضـافه معنای این دعا همچون دعای تعقیب نماز عصر دارای اشکال و توهینآمیز نشده، بلکه معنا صحیح است؛ زیرا در ایـن دعـا برخلاف دعای تعقیب بین «توبة» و «عبد»، حرف جر «علی» اضافه وجود دارد و معنا ایـن اسـت:
…و از او (خـدای متعال) میخواهم که آنگونه که بر بندهای ذلیل، خاضع… توبه میکند، بر من توبه کند.
روشـن است که این معنا بیاشکال است؛ اما لازم است که دعاها همانطور که وارد شـده است، خوانده شود. البـته اگـر در تصحیح این دعا با روش علمی آن، مشخص شود که در اصل دعا به این شکل بوده است، روشن است که این دعا را باید به همین شکل خواند.
همچنین بحار الانوار20 و مستدرک الوسائل،21دعای قـنوت نماز باران را به نقل از البلد الأمین و المصباح ذکر کردهاند، لیکن اینچنین نقل کردهاند:
…و أسأله أن یتوب علیّ توبة عبد ذلیل خاضع…
چنانکه روشن است این فراز را مانند آنچه در تعقیب نماز عصر بـود ذکـر کردهاند، احتمالا علامه مجلسی و محدث نوری این دعا را با دعای تعقیب نماز عصر یکسان پنداشتهاند و به جای اینکه دعای تعقیب را تصحیح و اصلاح کنند این دعای قنوت را نیز مخدوش ساختهاند.
پینوشتها:
(1).مامـقامی،عـبد اللّه،مقباس الهدایه فی علم الدرایه،ج 3،ص 250.
(2).ابن طاووس،علی بن موسی،فلاح السائل و نجاح المسائل،ص 201.
(3).طوسی،محمد بن الحسن،مصباح المتهجّد و سلاح المتعبّد،ج 1،ص 75.
(4).ابن فهد حلی،احمد بن محمد،عـدة الداعـی و نجاح الساعی،ص 266.
(5).کفعمی،ابراهیم بن علی عاملی،البلد الأمین و الدرع الحصین،ص 20.
(6).کفعمی،ابراهیم بن علی عاملی،المصباح لکفعمی،ص 35.
(7).شیخ بهایی،محمد بن حسین،مفتاح الفلاح فی عمل الیوم و اللیلة مـن الواجـبات و المـستحبات،ص 198.
(8).مجلسی،محمد باقر بن مـحمد تـقی،بـحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار،ج 83،ص 82-83.
(9).نوری،حسین بن محمد تقی،مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل،ج 5،ص 121.
(10).قمی،عباس،کلیات مفاتیح الجنان،ص 37.
(11).کفعمی،ابـراهیم بـن عـلی عاملی،البلد الأمین و الدرع الحصین،ص 166.
(12).کفعمی،ابراهیم بن عـلی عـاملی،المصباح للکفعمی،ص 416.
(13).ابن طاووس،علی بن موسی،فلاح السائل و نجاح المسائل،ص 201.
(14).همان.
(15).مجلسی،محمد باقر بن محمد تقی،بـحار الأنـوار الجـامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار،ج 83،ص 8.
(16).راغب أصفهانی،حسین بن محمد،مفردات ألفـاظ القرآن،ذیل ماده«توب».
(17).حسینی زبیدی،محمد مرتضی،تاج العروس من جواهر القاموس،ذیل ماده«توب».
(18).کفعمی،ابـراهیم بـن عـلی عاملی،البلد الأمین و الدرع الحصین،ص 166.
(19).کفعمی،ابراهیم بن علی عاملی،المصباح للکـفعمی،ص 416.
(20).مـجلسی،محمد باقر بن محمد تقی،بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار،ج 89،ص 339-340.
(21).نوری،حسین بن محمد تـقی،مـستدرک الوسـائل و مستنبط المسائل،ج 6،ص 183.
منابع
1.ابن فهد حلی،احمد بن محمد،عدة الداعی و نـجاح السـاعی،مـصحح:احمد موحدی قمی،دار الکتب الإسلامی،اول،1407 ق.
2.ابن طاووس،علی بن موسی،فلاح السائل و نجاح المسائل،بـوستان کـتاب،قـم،اول،1406 ق.
3.حسینی زبیدی،محمد مرتضی،تاج العروس من جواهر القاموس،مصحح:علی هلالی،علی سـیری،دار الفـکر،بیروت،اول،1414 ق.
4.راغب أصفهانی،حسین بن محمد،مفردات ألفاظ القرآن،محقق:صفوان عدنان داوودی،دار القـلم-الدار الشـامیة،بـیروت-دمشق،اول،1412 ق.
5.شیخ بهایی،محمد بن حسین،مفتاح الفلاح فی عمل الیوم و اللیلة من الواجـبات و المـستحبات،نشردار الأضواء،بیروت،اول،1405 ق.
6.طوسی،محمد بن الحسن،مصباح المتهجّد و سلاح لامتعبّد،مؤسسة فـقه الشـیعة،بـیروت،اول،1411ق.
7.قمی،عباس،کلیات مفاتیح الجنان،مصحح:محمد رضا اشرفی،الهادی،قم،دوازدهم،1387.
8.کفعمی،ابراهیم بـن عـلی عاملی،البلد الأمین و الدرع الحصین،مؤسسة الأعلمی للمطبوعات،بیروت،اول،1418 ق.
9.کفعمی،ابراهیم بن عـلی عـاملی،المـصباح للکفعمی(جنة الأمان الواقعیة و جنة الإیمان الباقیة)،دارالرضی(زاهدی)،قم،دوم،1405 ق.
10.مامقامی،عبد اللّه،مقباس الهـدایه فـی عـلم الدرایه،محقق:محمد رضا مامقامی،مؤسسه آل البیت«علیهم السلام»،قم،اول،1411 ق.
11.مجلسی،محمد بـاقر بـن محمد تقی،بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار،مصحح:جمعی از محققان،دار إحیاء التراث العربی،بیروت،دوم،1403 ق.
12.نـوری،حـسین بن محمد تقی،مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل،محقق:مؤسسة آل البیت «علیهما السلام»،مـؤسسة آل البـیت «علیهم السلام»،قم،اول،1408 ق.