چکیده:
در مطالعات جمعیتی معمولا ارقام بیکاری را با آمارهای رسمی مختلفی در زمینه های رنجوروارگی و مرگ و میر مقایسه می کنند. تفسیر آمارها نیز اغلب با تاخیر معینی صورت می گیرد، چون آثار بیکاری بر بسیاری از بیماریها انتظار می رود که فقط پس از چند سال قابل مشاهده باشند. این مطالعات بر روابط میان بیکاری و مرگ و میر (به طور کلی)، بیماریهای قلبی- عروقی، درمان در بیمارستانهای روانپزشکی، خودکشی، و قتل متمرکز بوده اند. میان بیکاری و شمار افرادی هم که برای نخستین بار به خاطر مشکلات روانی خود به جست و جوی کمک برمی خیزند، رابطه ای پیدا شده است. در بریتانیا نشان داده شده که با افزایش میزان بیکاری بر تعداد بستری شدگان بیمارستانهای روانپزشکی افزوده می شود. این افزایش بویژه در مورد کسانی بارز بوده که پیشتر نیز به خاطر مشکلات روانی خود تحت درمان بوده اند. از سوی دیگر در میان کسانی که به مدت بیش از 6 ما بیکار بوده اند، میزان بستری کمتر بوده است.
