چکيده:
در بررسی علّت خوب یا بد شدن کارهای «ارادی ـ اختیاری» انسان، دو نظریه معروف «حسن و قبح الهی» و «حسن و قبح ذاتی» مطرحشده است که هرکدام در فرهنگ اسلامی مسیحیت طرفدارانی دارد. یکی از اشکالات مهم «حسن و قبح ذاتی» این است که اگر کارها ذاتاً خوب یا بد هستند و امر و نهی الهی تأثیری در خوبی یا بدی کارها ندارد، چگونه میتوان امر خدا به ابراهیم برای ذبح فرزندش و نیز پذیرش این امر را توجیه کرد؟ کرکگور در کتاب ترس و لرز به این مسئله پرداخته و کوشیده است تا با تحلیل روانشناختی شخصیت ابراهیم و اسحاق، پذیرش بیچون و چرای آنان نسبت به امر الهی را تبیین نماید. او با تفکیک سه مرحله «استحسانی، اخلاقی و دینی» در زندگی انسانها و با قرار دادن ابراهیم و اسحاق در مرحله دینی، تسلیم و پذیرش محض ایشان را تحلیل کند.