سال‌شمار آموزشی هارون بن موسی تلعکبری

مشایخ نخستین

هارون بن موسی تلعکبری از محدث معروف قمی، احمد بن ادریس روایت اندکی در خانه ابن همام شنیده است. محمد بن همام رئیس دانشمندان بغداد بوده، و احمد بن ادریس گویا در مسیر سفر خود به حج به بغداد وارد شده، در منزل وی مهمان گردیده است که البته این سفر با مرگ وی در میانه راه به انجام نرسیده است.

ملاحظ مجموع قراین، این حدس را به ذهن می آورد که حضور احمد بن ادریس در بغداد در همان سال وفات وی 306 بوده است.

در سندی، روایت تلعکبری از محمّد بن جریر طبری آمده است که به روایتی ازحضرت امیرالمومنین (ع) در بصره مرتبط بوده که ظاهرا مربوط به جنگ جمل است، در مورد این سند این پرسش وجود دارد که آیا مراد از محمد بن جریر طبری دانشمند معروف عامی مذهب، مؤلف تاریخ و تفسیر و کتب دیگر است یا معاصر امامی مذهب وی صاحب کتاب المسترشد شد در امامت. مقایسه سند فوق با دو مسند مشابه در تاریخ طبری ـ که آنها مربوط به وقایع جنگ جمل است ـ نشان می دهد که استاد تلعکبری همان طبری عامی معروف است. وی در بغداد سکنا گزیده و در این شهر در سال 310 در گذشته است. قهراً تلعکبری از وی در این سال یا پیش از ان حدیث دریافت داشته است.

استاد دیگر تلعکبری ابوبکر باغندی محمّد بن محمّد بن سلیمان است که در سن نزدیک به صد سالگی در سال 312 درگذشته است. وی نیز ساکن بغداد و عامی مذهب بوده است. این اساتید و اکثر اساتید این دوره به روشنی در بغداد می زیسته اند و درباره دیگر اساتید نخستین هم شاهدی بر نفی حضور آنها در بغداد نیافتیم؛ لذا ظاهراً تلعکبری در دهه های نخستین عمر خویش در بغداد بوده و گویا در همین شهر(یا در تل ّعکبرا در نزدیکی بغداد) زاده شده است.

از دیگر اساتید اولیه تلعکبری، محمّد بن جعفر اسدی(م312) استکه تلعکبری کتاب وی را روایت می کند. وی هر چند ساکن ری بوده، ولی باتوجّه به منصب وکالت وی، احتمال حضورش در بغداد برای ملاقات با حسین بن روح نوبختی، وکیل اصلی و سفیر سوم ناحیهء مقدسه جدی است.

نخستین تاریخ ثبت شده از حدیث آموزی تلعکبری سال 313 است. در این سال برای وی و پدر و برادرش از محمّد بن محمّد بن اشعث ـ که در مصر می زیسته ـ اجازه روایتی گرفته اند. اجازه ابن اشعث در سال 313 به واسطه محمّد بن داود بن سلیمان بهدست تلعکبری رسیده، تلعکبری از این واسطه دز این سال، روایات متصل اشعثیات به پیامبر(ص) را شنیده است. وی دیگر روایات این کتاب راـ که اندک اندـ از ابن اشعث روایت نکرده است. این امر نشان می دهد که محمّد بن داود به زمینه های غیر حدیثی چندان علاقه ای نداشته است.

به گذارش ابن نجار، ابو محمّد هارون بن موسی تلعکبری، از عبیدالله بن الحسین بن علویه بزّاز در سال 315 حدیث شنیده، از او با وصف بغدادی یاد کرده و روایاتی را از وی در مشیخه خود نقل کرده است.

محمّد بن حسین حفص خثعمی(م317)، دومین استاد تلعکبری است که اجازه وی بدو گزارش شده است. تلعکبری در سال 315 و پس از ان وی حدیث شنیده، روایات تلعکبری از وی در برخی منابع حدیثی و رجالی گزارش شده است.

تلعکبری از محدّث عامی مذهب، ابو القاسم لغوی عبدالله بن محمّد عبدالعزیز روایت می کند. ابوالقاسم لغوی متولد 213 بوده، در سال 317 با عمری بیش از صد سال بدرود حیات گفته است.

تلعکبری از احمد بن موسی بن العباس بن مجاهد در سال 318 حدیث برگرفته است. به گذارش شیخ طوسی تلعکبری در همین سال ابوالقاسم یحیی بن زکریا کتیجی را ـ که بیش از صد و بیست سال داشته ـ ملاقات کرده، و از وی حدیث شنیده است. کتنجی امام عسگری(ع) را ملاقات کرده بود.

دیگر اساتید تلعکبری

وی در سال 322 از احمد بن محمّد بن محمّد بن أبی الغریب ـ که اجازه روایت محمّد بن زکریا غلابی را داشته ـ حدیث شنیده است. او در همین سال تا در همین سال تا هنگام وفات ابن ابی الثلج در سال 325 از وی حدیث شنیده است. به گزارش رجال الطوسی، علی بن الحسین بن بابویه در سال«تساقط نجوم»، به بغداد وارد شده و تلعکبری از وی حدیث شنیده و اجازه تمام روایات وی را دریافت داشته است. این سال ـ که نام ان از پدیده ای نجومی برگرفته شده ـ سال 323 بوده، نه سال 329.

تلعکبری در سال 323 و پس از آن، از حسن بن محمّد بن احمد زیدی ـ که در رمیلۀ بغداد می زیسته ـ حدیث شنیده و از وی اجازه روایت گرفته است.

تلعکبری و ابن همام

مهمترین استاد تلعکبری محمّد بن همام بغدادی است. وی نخستین بار در سال 323 از این استاد خود حدیث شنیده است. نکته قابل تأمل در اینجا ان است که تلعکبری هفده سال قبل از این تاریخ، در خانه ابن همّام حضور داشته و از احمد بن ادریس حدیث شنیده است. با عنایت به این که تلعکبری و ابن همّام هر دو در بغداد می زیسته اند، چرا حدیث آموزی از ابن همام هفده سال به تأخیر افتاده است؟ پاسخ قطعی این سؤال میسر نیست، ولی این احتمال، جدی است که بحران شلمغانی در جامعه شیعی آن روز بغداد ـ که ریاست مذهبی آن با ابن همام بوده ـ مجالی برای وی به جهت نقل روایت باقی نمی گذاشته است، بویژه در اوایل دوران صدارت جناب حسین بن روح، ایشان پنج سال در زندان مقتدر عباسی بوده، که این امر مسئولیت ابن همام را دو چندان می کرده است. جناب حسین بن روح از زندان، توقیع ناحیه مقدسه(ع) را در سال 312 برای محمّد بن همام فرستاده است که در آن، حضرت از شلمغانی بیزاری جسته و او را لعن کرده اند. ابن همام این توقیع را برای تمامی شیوخ شیعه خوانده و نسخه هایی هم از آن را برای شیوخ شیعه ـ که در شهرهای دوردست می زیسته اند ـ ارسال می دارد. بدین ترتیب، امامیه در بیزاری جستن از شلمغانی اتفّاق نظر می یابند.

این تلاش ها قهراً تمام اندیشه و فکر محمّد بن همام را به خود اختصاص داده، فرصتی برای وی باقی نمی نهاد. با کشته شدن شلمغانی در سال323، زمینه نشر حدیث از هر جهت برای محمّد بن همام فراهم آمده، لذا تلعکبری در همین سال از وی حدیث شنیده است.

تلعکبری در دهلیز منزل محمّد بن همام، به پیشنهاد ابن همّام از صحبت محمّد، خدمتکار امام حسن عسکری(ع) بهره مند شده، ماجراهای جالبی را از حیات آن حضرت از او می شنود. این ماجرا نزدیکی تلعکبری را به ابن همام می رساند از این مطلب، ترجمه حال محمّد بن همام برداشت می گردد. پدر ابن همام دست خطی از امام حسن عسکری(ع) دریافت داشته که حضرت سلامتی فرزند وی را در شکم مادر به وی بشارت می دهد و ابن همام این دست خط مبارک را به تلعکبری نشان می دهد.

تلعکبری، بیش از همه، از محمّد بن همام روایت نقل می کند. این امر در 22 طریق از طرق فهرست الطوسی به مؤلفان کتب دیده می شود.

در اسناد بی شماری نیز روایت تلعکبری از محمّد بن همام مشاهده می گردد.

تلعکبری و ابن عقده

استاد مهم دیگر تلعکبری ابوالعباس احمد بن محمّد بن سعید معروف به ابن عقده (م332) است. ابن عقده سه بار، از جمله در سال 330 به بغداد وارد شده و علی القاعده، تلعکبری در همین سال از وی روایت بر گرفته است. روایت تلعکبری از ابن عقده در دوازده طریق فهرست الطوسی و اسناد چندی، بویژه در هنگام نقل روایات علی بن حسن بن فضال و حسن بن محبوب دیده می شود.

تلعکبری در حیات ابن عقده از فرزند وی، ابونعیم محمّد نیز حدیث شنیده است. مشایخ دیگر تلعکبری به ترتیب سال دریافت حدیث، سال 324: محمّد بن القاسم بن زکریا محاربی(م326).

سال 325: عیسی بن جعفر علوی معروف به ابن الرضا، علی بن محمّد بن یعقوب کسایی و محمّد بن احمد بن حسین زعفرانی مقیم بغداد.

سال326: حیدر بن شعیب طالقانی مقیم بغداد، عبدالعزیز بن عبدلله موصلی و برادر وی عبدالواحد ـ در سندی آمده که تلعکبری از وی در حلب حدیث دریافت داشته باشد، که علی القاعده باید در همین سال باشد ـ، عبدالعزیز بن اسحاق زیدی بقّال(272ـ363).

سال 326 و ما بعد: علی بن حاتم قزوینی(زنده در 350).

سال 327 تا 355: الحسن بن محمّد بن یحیی علوی معروف به ابن اخی طاهر.

سال 328: احمد بن محمّد بن یحیی فارسی، حسین بن محمّد بن فرزدق، سلامة بن محمّد ارزنی مقیم بغداد، محمّد بن جعفر علوی ابوقیراط(م345)، محمّد بن العباس معروف به ابن الحجام.

سال 328 و ما بعد: جعفر بن علی دقّاق دوری(م330)، الحسن بن محمّدبن حمزه علوی طبری مرعشی، که «بن محمّد» در نام وی زاید یا محرّف ابو محمّد است.

تلعکبری در سال 328 در مکانی در کوفه به نام تلعه از علی بن حسن بن قاسم خزاز معروف به ابن طبال (203یا231، 329) و نیز در سال 329 از وی حدیث شنیده است.

سال 330: زید بن محمّد جعفر، معروف به ابن ابی الیاس(م341). تلعکبری درباره وی گوید که وی بر ما به بغداد وارد شد و در نهر بزازین فرود آمد. ادامه این ترجمه مربوط به زکار بن یحیی واسطی است که نام وی از نسخه کتاب رجال الطوسی افتاده است.

سال 330 و ما بعد: محمّد بن احمد بن مخزوم مقریء مولی بنی هاشمـ وی بغدادی و متولد268 بوه است ـ، محمد بن حسین بن سعید طبری.

سال 331: احمد بن نصر بن سعید باهلی، معروف به ابن ابن هراسه، که با عنوان احمد بن هوذه هم از وی یاد می شود.

سال 332: عباس بن علی بن جعفر محمدی علوی.

سال 332 تا هنگام مرگ استاد: ابوالقاسم علی بن حبشی بن قونی.

سال 333: در این سال تلعکبری در کوفه در مسجد جامع از علی بن حسن بن حجّاج کوفی حدیث شنیده است.

سال 333 (یا 330) و ما بعد: احمد بن محمّد بن السری، معروف به ابن ابی دارم.

سال 335: احمد بن العباس نجاشی، این استاد، جد نجاشی صاحب کتاب رجال النجاشی است. به گفته ابن نجار، تلعکبری در مشیخه خود از وی روایت کرده است.

سال 337: الحسن بن ابراهیم بن عبدالصمد خزاز، علی بن احمد خراسانی حاجب در ماه رمضان.

سال 340: احمدبن محمّد[بن محمّد] بن سلیمان ابو غالب زراری مقیم بغداد(م368)، حیدر بن محمّد بن نعیم سمرقندی، محمّد بن علی بن الفضل بن تمام، ابو جعفر سقاء احول منجم.

تلعکبری وی را ـ که امام رضا(ع) را ملاقات کرده ـ در دسکره الملک(=کوشک یادشاه؟) دیده و توصیف آن حضرت را از وی شنیده است.

تلعکبری در این سال به مصر رفته و از احمد بن علی رقی و ابوالقاسم جعفر بن محمّد علوی موسوی حدیث شنیده است. روایت وی از راوی اخیر در سال 341 هم ادامه داشته است.

سال 341: وی در این سال نیز در مصر از عبیدالله بن الفضل بن محمّدبن هلال(م342) حدیث شنیده است.

سال 344: الحسن بن محمّد بن الحسن سکونی در خانه وی در کوفه.

سال 345: محمّد بن بکران بن حمدان از اهل قم، معروف به نقاش.

سال 356: احمد بن محمّد بن یحیی عطار.

سال 360: جعفر بن محمّد حائری موسوی، عبیدلله بن محمّد بن عابد خلّال بغدادی(م377)

سال 365: احمد بن جعفر بن سفیان بزوفری.

سال 370: احمد بن جعفر بن محمّد علوی حائری، سهل بن احمد دیباجی بغدادی(م380).

تعین تاریخ تقریبی تحمل روایت تلعکبری از برخی مشایخ دیگر

تلعکبری از مشایخ بسیار دیگر هم روایت می کند که تاریخ وفات آنها مشخص است. به عنوان نمونه: ابوذر احمد بن محمّد بن سلیمان باغندی(م326)، سعید بن احمد بن موسی العراد(م326)، احمد بن محمّد بن اسماعیل مقری(م327).

تلعکبری یکی از روایان محمّد بن یعقوب کلینی(م328ق یا329) است.

کلینی در سال 327 در بغداد بوده و در این سال برخی از محدثان از وی حدیث شنیده اند. شاید تلعکبری در همین سال یا حوالی آن از شیخ کلینی حدیث دریافت داشته است.

یکی از مشایخ تلعکبری احمد بن محمّد جعفر صولی است که در سال 352 یا 353 به بغداد وارد شده و برای وارد شده و برای مردم حدیث نقل کرده است و علی القاعده، باید تلعکبری در یکی از این در یکی از این دو سال از وی حدیث آموخته باشد.

تلعکبری از شیخ صدوق روایت می کند. شیخ صدوق سفری به بغداد داشته و علی القاعده، در این سفر تلعکبری از وی حدیث اخذ کرده است. شیخ صدوق در سال 352 در بغداد بوده و حضور وی در سال 355 هم در بغداد گزارش شده که درستی آن محلّ تردید است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خروج از نسخه موبایل