چکیده
قرآن كریم در آیاتی نظیر: «إِنَّ إِلَى رَبِّكَ الرُّجْعَى«(علق:8)؛ و«أَلَا إِلَى اللَّـهِ تَصِیرُ الْأُمُورُ« (شوری:53) خداوند را غایت حركت كلی جهان و صیرورت خاص انسان معرفی كرده و بدیهی است حركت به سمت هیچ غایتی، بدون معرفت و شناخت، انسان را به مقصد نهایی رهنمون نمیسازد؛ بنابراین حركت تکاملی انسان در نظام تربیت توحیدی، باید عالمانه و متفكرانه باشد تا انسان بتواند به مراتبی از حیات طیّبه موعود در قرآن کریم دستیابد. این حركت طبعاً از منظر کتاب آسمانی، دارای تحلیل و تفسیری ویژه و برخاسته از جهانبینی الهی است كه از مبانی معرفتشناختی تربیت سکولار، مانند مبانی پوزیتیویسم، داروینیسم و اومانیسم، تجربهمدار، بریده از وحی و انسان – محور، جدا و متفاوت است. این مقاله با رویکرد تحلیلی توصیفی به مهمترین مبانی معرفتشناختی تربیت توحیدی، (شامل امکان، منابع و ابزار و موانع شناخت) با استناد به آیات قرآن کریم پرداخته است. براساس یافتههای این پژوهش، از منظر قرآنکریم، چون انسان از ظرفیت نامحدود معرفتی و علمی برخوردار است، پس امکان کسب معرفت برای وی قطعی و تردیدناپذیر است. برخلاف مکاتب فلسفی غرب، قرآن ابزار و منابع گوناگونی مانند حواس، عقل، شهود، وحی و الهام را برای دستیابی انسان به انواع معرفت به رسمیت شناخته است. در منظومه تربیتی این کتاب آسمانی، ضمن تبیین موانع معرفت، استقرار نظام جامع تربیت توحیدی و صیرورت انسان به سوی حیات طیبه، مستلزم توجه به همه ابزارهای معرفت با حفظ مراتب آنها است. مهمترین ثمره این بحث، چگونگی كسب علم یقینی و معرفت ریشهدار، در راستای نقش محوری آن در تحقق معرفت حق است.