چکیده
یکی از مسألههایی که از قدیم الایام مطرح بوده است اینکه حقیقت معرفت چیست؟ چه عناصری در تعریف معرفت دخالت داشته نقش اساسی ایفا میکنند؟ هر گونه حکمی دربارۀ معرفت داده شود، مبتنی بر دانستن چیستی معرفت است. چیستی معرفت را حداقل از سه زاویه میتوان بررسی کرد؛ یکی از منظر متفکران مسلمان، دیگری از دیدگاه معرفت شناسان معاصر و سوم با نگاه قرآن. محور مقالۀ حاضر بررسی سه نگاه مزبور و تطبیق و مقایسه این سه دیدگاه است. آنچه از این رهگذر به دست میآید دو امر است؛ یکی ملاحظه اشتراکها و افتراق هاست و دیگری نشاندادن استقلال قرآن در حوزه مسائل معرفتی.
کلیدواژهها: علم حضوری و حصولی؛ تصور و تصدیق؛ بدیهی و نظری؛ باورِ صادقِ موجّه؛ مبناگرایی سنّتی و فرامعرفت