گستره موضوع شناختی در پژوهش های ناظر بر مباحث عدالت و توسعه

چکیده:
عدالت و رشد، پیشرفت و توسعه از جمله مفاهیمی هستند که مطلوب بالذات بشریت در همه اعصار و ازمنه و منتهی آمال هر انسانی در هر زمان و مکانی بوده است. کمتر جریان فکری و جنبش اجتماعی را می­توان سراغ گرفت که آن­ها را در شعارهای خود مطرح نکرده باشد. اما و در عین حال، دو مفهوم عدالت و توسعه، در چنبره تقابل مالوف مادی – معنوی و دلالت­‌های ثبوتی و اثباتی آن، افتاده و خود به تمایز و دوگانی مهم در معارف انسانی تبدیل شده‌­اند. نگرشی قائل بر تعارض و تضاد بین این دو است، و نگرشی دیگر به تلائم و سازگاری نظر می­دهد و این دو را لازم و ملزوم هم می­داند. بدین ترتیب، به هر میزان که نگرش اول مانعی جدی در شکل گیری ادبیات ناظر بر تعاملات نظری و مفهومی بین دو مبحث توسعه و عدالت شده و صرفاً به بسط نظری مطالعاتی که نافی یکی از این دو به هزینه دیگری بوده باشد، منجر شده است،‌ نگرش دوم این دو را در کنار هم و تعامل دو سویه با هم می ­انگارد و از این رو راه را برای پژوهش‌­های بیشتر باز و قابل تداوم می­ نمایاند. در این نوشته در پی انجام یک امکان سنجی و ارائه تصاویری از گستره­‌های پژوهشی ممکن و تقویت نگرش دوم در پژوهش‌­های ناظر بر مباحث توسعه و عدالت هستیم. بدین وسیله در پی آن برآمده‌­ایم تا نقشه راه مطالعات مربوط به توسعه مبتنی بر عدالت را ترسیم کرده باشیم.

کلیدواژه‌ها: عدالت؛ توسعه؛ پیشرفت؛ توسعه مبتنی بر عدالت

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خروج از نسخه موبایل