ولایتعهدی امام رضا (ع) (203-201 ه ق.) زمینه‌ها و علل طرح، پذیرش و موضع‌گیری‌ها، آثار و پیامدها

چکیده:

دوران ولایتعهدی امام رضا (ع) در سال‌های 201 تا 203 هجری قمری، از مقاطع حساس تاریخ شیعه است، و پژوهش حاضر با روش توصیفی تاریخی به بررسی این موضوع در سه حوزه عوامل واگذاری ولایتعهدی به آن حضرت، علل پذیرش این امر از سوی ایشان، و پیامدهای این پذیرش پرداخته است. عباسیان که با شعار «الرضا من آل محمد» و ادعای دوستی با علویان، موفق به سرنگونی امویان شده و به قدرت دست یافتند، در طول دوران حکومت خود، دشمنی با علویان را پیشه ساختند. مأمون که پایه‌های حکومت خود را بر اساس نزدیکی و دوستی با ایرانیان استوار ساخته بود، با قیام‌های گسترده‌ای از سوی علویان روبرو شد، و بزرگ‌ترین دغدغه او در تمام دوران حکومت، سرکوبی این قیام‌ها بود. او با تحمیل ولایتعهدی بر امام رضا (ع) تلاش نمود تا علاوه بر کسب مشروعیت برای حکومت خود، فعالیت‌های آن حضرت را کنترل نموده و با نابودی شخصیت امام (ع) قدرت مبارزاتی ایشان علیه دستگاه خلافت را تضعیف نماید. بررسی شرایط خاص زمان حضرت رضا (ع) نشان می‌دهد، که آن حضرت چاره‌ای جز پذیرش این امر نداشت. به همین دلیل، امام رضا (ع) ولایتعهدی را با اکراه پذیرفت، و این پذیرش مشروط، گامی در جهت نفی مشروعیت حکومت مأمون تلقی می‌گردد. آن حضرت با استفاده از تعابیر خاص در سند ولایتعهدی، این مسأله را نوعی دسیسه و نقشه خائنانه دانسته، و مأمون و گذشتگان او را غاصب حق اهل‌بیت (ع) معرفی می‌کند. جامعه اسلامی در آن عصر به شخصیت برجسته علمی و مذهبی نیاز داشت که در مقابل هجوم فرهنگ بیگانه بایستد و معارف اسلامی را تبیین کند. علاوه بر جنبه علمی و فرهنگی امام‌ در این موقعیت، از نظر سیاسی هم آن حضرت توانست از ریختن خون علویان جلوگیری نموده و برای آنان فضای باز سیاسی ایجاد کند. بدین ترتیب مأمون در مسأله ولایتعهدی به بن‌بست رسیده و آن حضرت را به شهادت رسانید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خروج از نسخه موبایل